رمان«اینجا؛ نرسیده به پل...» نوشته آنیتا یار محمدی منتشر شد

رويا ، مهتاب ، آيدا سه ‌تا دوست هستند كه در اين كتاب داستان‌هايي از سوي هر كدام از آنها روايت مي‌شود . رويا معلم زبان انگليسي يك مؤسسه آموزشي شده و در حال كلافه شدن از دست زبان‌آموزهايي است كه نمي‌داند چطوري به آنها تلفظ صحيح بعضي كلمات را بفهماند . راستي چرا رويا توي ساعتي كلاس گرفته كه خودش از آن راضي نيست ؟ هر كدام از راوي‌ها سعي دارند واگويه‌هايشان از زندگي پيرامون خود را به نحوي تصوير كنند تا هر چه واقعي‌تر به نظر بيايد آنجا كه آيدا در دانشگاه وقتي مي‌بيند يك نفر مقابل آسانسور دكمه روشن آسانسور را بارها مي‌فشارد تا آسانسور زودتر به طبقه مورد نظر او برسد آنقدر واقعي بيان مي‌شود كه خواننده را با اين واقعيت پنهان ولي حقيقي روبرو مي‌كند كه حماقت حس مي‌شود ولي هيچگاه اعتراف نمي‌شود !؟ « اينجا نرسيده به پل » يك رمان خوشخوان است كه از تكنيك زيبايي بهره مي‌گيرد و مانند يك پازل بايد آنها را كنار هم چيده تا تصوير كامل را ببينيد و منظور نويسنده را دريابيد . كتاب « اينجا نرسيده به پل » حاصل كار نويسنده جواني است كه پيداست استعداد نوشتن دارد و بايد بعدها بيشتر از او شنيد . اين كتاب در 216 صفحه راهي بازار نشر شده است .