منهاي يك گنجشك
گنجشك ها روي شاخه هاي درخت انار جيك جيك مي كردند.
پسرك با تير و كمان به سمت آن ها نشانه رفت.
يكي از گنجشك ها افتاد روي موزائيك هاي كف حياط.
خيلي زود گربه اي از روي ديوار پايين پريد و گنجشك زخمي را برداشت و برد. پسرك مات و مبهوت به جاي خالي گنجشك در كف حياط نگاه كرد و آن گاه سرش را بالا گرفت و باز هم صداي جيك جيك گنجشك ها را از روي شاخه هاي درخت انار شنيد.